• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

رایگان

مرزهای ناشناخته مرگ و زندگی

خاطرات زندان
جلد اول: راه پر فراز و نشیب
جلد دوم: گذر از توفان(سرکوب و کشتار بزرگ)
من از جان‌به‌دربُرده‌گانِ کُشتارِ بُزرگِ زندانیانِ سیاسی در تابستانِ سالِ ١٣٦٧ هستم. پاییزِ سالِ ١٣٦٨، فقط هشت ماه پس از آزادی از زندان، به‌طورِ “غیرقانونی” و با کُمکِ قاچاقچیان از طریقِ مرزِ ایران و تُرکیّه از کشور خارج شدم. ثبتِ خاطرات و یادمانده‌های خودم از دورانِ زندان را، به‌صورتِ یادداشت‌هایی دست‌نوشته، اندکی پس از خُروج از ایران یعنی حُدودِ شش یا هفت ماه بعد در امریکا، در فُرصتی که قبل از شُروعِ به کار داشتم، آغاز کردم. با این‌که از آن یادداشت‌ها در طولِ سالیانِ بعد در تهیّۀ برخی مقاله‌ها و مطلب‌ها استفاده‌هایی می‌نمودم، امّا به دلیلِ مشغولیّت‌های شُغلی و خانواده‌گی فُرصتِ کافی و لازم برای نوشتنِ کتابی در بارۀ خاطراتِ زندان خود پیدا نمی‌کردم. سرانجام در سالِ ١٣٨٤ بازنشسته شدم و فُرصتِ کافی برای انجامِ این وظیفۀ مُهّم را پیدا کردم. به توصیۀ دوستانِ امریکایی، ابتدا به نوشتنِ خاطراتِ خودم به زبانِ انگلیسی پرداختم. حاصلِ این کار، یک جلد کتاب است با عُنوانِ: “بگذارید گل‌ها را آب دهیم: خاطراتِ یک زندانیِ سیاسی در ایران” که در سالِ ١٣٩٠ توسّطِ انتشاراتِ پرومیتئوس در امریکا چاپ و مُنتشر شد. پس از آن، به نوشتنِ خاطراتِ زندان خودم به زبانِ فارسی آغاز کردم، که حاصلِ آن، این کتاب است که اکنون در دو جلد به عالقه‌مندانِ به مسائلِ زندانِ جمهوریِ اسلامی در دهۀ شصت، و برای ثبت در تاریخِ ایران و جهان، تقدیم می‌شود.
من از جان‌به‌دربُرده‌گانِ کُشتارِ بُزرگِ زندانیانِ سیاسی در تابستانِ سالِ ١٣٦٧ هستم. پاییزِ سالِ ١٣٦٨، فقط هشت ماه پس از آزادی از زندان، به‌طورِ “غیرقانونی” و با کُمکِ قاچاقچیان از طریقِ مرزِ ایران و تُرکیّه از کشور خارج شدم. ثبتِ خاطرات و یادمانده‌های خودم از دورانِ زندان را، به‌صورتِ یادداشت‌هایی دست‌نوشته، اندکی پس از خُروج از ایران یعنی حُدودِ شش یا هفت ماه بعد در امریکا، در فُرصتی که قبل از شُروعِ به کار داشتم، آغاز کردم. با این‌که از آن یادداشت‌ها در طولِ سالیانِ بعد در تهیّۀ برخی مقاله‌ها و مطلب‌ها استفاده‌هایی می‌نمودم، امّا به دلیلِ مشغولیّت‌های شُغلی و خانواده‌گی فُرصتِ کافی و لازم برای نوشتنِ کتابی در بارۀ خاطراتِ زندان خود پیدا نمی‌کردم. سرانجام در سالِ ١٣٨٤ بازنشسته شدم و فُرصتِ کافی برای انجامِ این وظیفۀ مُهّم را پیدا کردم. به توصیۀ دوستانِ امریکایی، ابتدا به نوشتنِ خاطراتِ خودم به زبانِ انگلیسی پرداختم. حاصلِ این کار، یک جلد کتاب است با عُنوانِ: “بگذارید گل‌ها را آب دهیم: خاطراتِ یک زندانیِ سیاسی در ایران” که در سالِ ١٣٩٠ توسّطِ انتشاراتِ پرومیتئوس در امریکا چاپ و مُنتشر شد. پس از آن، به نوشتنِ خاطراتِ زندان خودم به زبانِ فارسی آغاز کردم، که حاصلِ آن، این کتاب است که اکنون در دو جلد به علاقه‌مندانِ به مسائلِ زندانِ جمهوریِ اسلامی در دهۀ شصت، و برای ثبت در تاریخِ ایران و جهان، تقدیم می‌شود.

اشتراک‌گذاری

درباره نویسنده

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مرزهای ناشناخته مرگ و زندگی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *