جلد اول خاطرات محسن مخملباف، تصویر روشن و خواندنی از زندگی او از زمان تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی ارائه میدهد، همچنین آینه شفافی در برابر حوادث دهه چهل و پنجاه هجری شمسی در ایران قرار میدهد تا خواننده دریابد که در آن دوران چه اتفاقاتی منجر به حادثه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شد.
محسن سازگارا
********
به بهانه انتشار کتاب خاطرات محسن مخملباف
🔸نشر نیکان ، اقدام به انتشار خاطرات محسن مخملباف کرده است. زندگی هنری و سیاسی این سینماگر نامدار، فراز و نشیبهای فراوانی از سر گذرانده است. از فعالیت سیاسی در قبل از انقلاب و تجربه زندان در رژیم سابق، تا عضویت و همکاری با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از انقلاب. خط فکری مخملباف با گذر زمان تغییر یافت و این تغییر را به روشنی میتوان در سینمای او نیز مشاهده کرد.
🔸مطالعه خاطرات محسن مخملباف از چند زاویه حائز اهمیت است؛ در وهله اول تصویری که نویسنده از دوران کودکی و نوجوانی خود به دست میدهد، بیانگر بافت اجتماعی و طبقه اقتصادی بخش قابل توجهی از جامعه است؛ به این معنا که بر خلاف ادعای کلی در رابطه با دوران پهلوی، همه مردم در رفاه و آرامش نبودند. بحرانهای اجتماعی و اقتصادی متاسفانه بخش لاینفک تجربه زیستی بسیاری از شهروندان ایران در قرن گذشته است و به حکومت فعلی یا قبلی محدود نمیشود.
🔸مطالعهی روایتهای کمتر شنیدهشده در رابطه با انقلاب ۵۷، به ما کمک میکند تا درک درستتری از چرایی اعتراضات گسترده مردم داشته باشیم. نیل به فردای روشن، و سعادت مردم کشور، نیازمند تصویری شفاف، دقیق و بدون سوگیری نسبت به گذشته است. این به معنای جانبداری سیاسی نیست، بلکه تلاش برای فهمی دقیقتر از گذشته است تا درگیر چرخهی معیوب تکرار اشتباهات نشویم.
🔸روایت محسن مخلملباف یک روایت دقیق از یک شاهد عینی است، از آنچه در زندانهای زمان شاه میگذرد و تصویری جالب توجه از ائتلاف و اختلاف میان نیروهای سیاسی در زندانها به دست میدهد.
🔸نکته قابل توجه دیگر تغییر رویکرد محسن مخملباف از جانبداری انقلاب اسلامی به مخالفت آشکار با نتیجه آن -جمهوری اسلامی -است. او وقتی ظلم، ستم و تبعیض را در جامعه دید مسیر هنری و سیاسی خود را تغییر داد. این تغییر صرفا به ایران خلاصه نشد. او با ارائهی تصاویری تکاندهنده از زندگی مردم افغانستان و هندوستان …در فیلمهایی همچون سفر قندهار و الفبای افغان و … نشان داد که دغدغه او نسبت به سعادت مردم در مرزهای ایران خلاصه نمیشود.
🔸خاطرات محسن مخملباف بسیار خواندنی و دارای نکات جالبی است. خواندن آن را به هموطنان خصوصا جامعه شناسان و تاریخ نگاران توصیه میکنم.
✍️شیرین عبادی
********
چرا خواندن خاطرات محسن مخملباف مهم است؟
۱- بسیاری از ما تصور دقیقی از انقلاب ۱۳۵۷ نداریم، چرا که رسانههایی که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را تصویر کردهاند دو دستهاند:
الف- وابسته به حکومت ایران هستند که طبعا تابلویی مصادره شده از انقلاب ۱۳۵۷ نقش میکنند؛ تابلویی دروغین که در آن این انقلاب در دنیایی خیالی و اسطورهای و مرتبط با اسطورهی عاشورا و افسانهی غیبت و ظهور، چارچوببندی میشود و زد و بندهای سیاسی و مناسبات قدرت و اقتصاد نادیده گرفته میشود.
ب- رسانههایی که دوران پهلوی را اوج وفور و توسعه و مدرن شدن ایران تصویر میکنند، اعدامها و شکنجهها و فساد سیاسی و اقتصادی آن دوره را به کلی پاک میکنند و انقلاب ۱۳۵۷ را محصول طرح هلال سبز هنری کسینجر و توافقهای پشتپرده برای جلوگیری از رسیدن ایران به جایگاه قدرت جهانی و “دروازهٔ تمدن بزرگ” میدانند.
اما تصویری که مخملباف از شکلگیری این انقلاب ارائه میدهد تصویری است فارغ از این دوگانهی خیالی خیر و شر. شاید این تصویر هم سوگیریها و خطاهایی داشته باشد ولی حداقل از این دوگانهی رسانهای پا را بیرون گذاشته است.
۲- خاطرات کودکی که در طبقهٔ اجتماعی-اقتصادی پایین و در محلههای جنوب شهر متولد شده و تجربهی رنج و فقر، در نوجوانی به مبارزهی مسلحانه و زندان کشیده شده فهم عمیقی را نسبت به ارتباط بین جبههگیریهای سیاسی افراد و تجربهی زیسته، رنجها، زخمها، کمپلکسهای شخصی و روابط خانوادگی آنها ایجاد میکند. همچنین روایت دقیق محسن مخملباف از مناسبات زندان، جامعهشناسی زندان و تجربهی شکنجه، محتوای ارزشمندی است برای فهم بخشی از جامعه که بسیاری از پژوهشگران روانشناسی و جامعهشناسی به آن دسترسی ندارند.
بنابراین شما را به خواندن این کتاب تأملبرانگیز دعوت میکنم.
منتظر انتشار جلدهای بعدی این اثر نیز هستم.
محمدرضا سرگلزایی
مازیار مانی –
آقا در صد سال اخیر واز میان سایر خاطرات زندان،خاطرات آقای مخملباف اگر نتوان گفت بی نظیر،لااقل کم نظیر است …نثر عالی وروان وصمیمی نویسنده ،خواننده را با خود می رباید و به دور دستها میبرد.آقا این خاطرات نثر معمولی نیست،دوربینی است که کارگردانی ماهر از در و دیوار ومحیط بر پرده ذهن خواننده می تاباند؛چنین دستی مریزاد…نویسنده در پرداختن به مادر بزرگ اغلب رویایی است،اشعاری که از مادربزرگ نقل می کند؛دستکم مربوط به یک فرد دیپلمه است.آیا مفاهیم گفتاری مادربزرگ در قالب بیان وعین کلام مخملباف عزیز تبلور یافته است.خود مادر مخملباف در طول خاطرات ،تصویری کمرنگ دارد.آیا از اینکه ایشان دائما سرکار بوده ووقت اندکی برای تبادل با محسن عزیز داشته،علت مسئله است ویا موضوع چیز دیگری بوده است و معلوم نیست…نویسنده موقعی که به بیان شکل گیری خطوط اندیشه اش از خدا ومسئله شناخت وسبک و سنگین کردن فلسفه واقعی افکار پیرامونیان از زندانیان وسایر نویسندگان ومتدولوژی شناسی علم و فلسفه و دین می پردازد ؛مطالبش آموزنده است و مانند پرنده ائی از سطح پائین به اوج پرواز میکند ونکات نابی را بیان میکند که بسیار عالیست ودر دیگرخاطرات کمتر مشاهده میشود ومعلوم است که محسن عزیز قصد دارد مطالعه کرده وبا آگاهی انتخاب کند…این سخن ناقص بماند وبی قرار.چشم انتظار جلد دوم هستیم