«جُنگ اصفهان»، در میان جُنگها و گاهنامهها و فصلنامههایی که در دهۀ چهل در شهرستانها منتشر میشد، جایگاه ویژهای دارد. صاحبقلمانی که با این جُنگ همکاری میکردند یا از نامداران آن سالها بودند و یا بعدها از نامداران شدند..
هر چند خصلت «نفی دیگران»-نه به شکل رایج در محضر برخی از نامداران-در این جُنگ نیز کم و بیش به چشم میخورد، اما تلاش دستاندرکاران «جُنگ اصفهان» را در چاپ و انتشار آثار خوب نیز نمیتوان نادیده گرفت.
«جُنگ اصفهان» از نخستین دفتر نشان میدهد که میخواهد از هیاهو و جنجال روز پرهیز کند و فضایی باشد برای عرضۀ آثار ماندنی و نه دور انداختنی. اگر چه گردانندگان «جُنگ» به ندرت از محدوۀ «اصفهان» فاصله میگیرند و برای عرضۀ آثار صاحبقلمان مناطق دیگر تلاش میکنند، اما شاید انتشار نشریهای در یک شهر در درجۀ اول برای عرضۀ آثار قلم به دستان همان شهر است و بعد شهرهای دیگر. از طرفی در آن سالها در بسیاری از شهرها و استانها، ماهنامه یا گاهنامهای منتشر میشد و نیازی نبود که صاحبقلمان شهرهای دیگر برای چاپ و انتشار آثارشان به «جُنگ اصفهان» روی آورند.
باری… دفتر اول «جُنگ» با شهرهایی از سرود یکم «گاتها» آغاز میشود که میتواند «مقدمه» و «اول دفتر» به حساب آید. نخستین مطلب «جُنگ»، در واقع، شعری است از محمد حقوقی .
مطالب دفتر اول «جُنگ» به سه بخش تقسیم میشود: بخش اول شعرهایی از اورنگ خضرایی، روشن رامی، م. رستمیان، هوشنگ گلشیری، مجید نفیسی، ادوین آرالینگتن رابینسون؛ بخش دوم داستانهایی از محمد کلباسی، ه. گلشیری، رومن گاری، ارنست همینگوی؛ و بخش سوم نقد قدرتالله نیزاری بر مجموعۀ شعر «چاپار» سیاووش مطهری و نقد محمد حقوقی بر منظومۀ «خاک» م. ع. سپانلو.
آغازگر و مقدمۀ دفتر دوم «جُنگ» بخش کوتاهی از «حرفهای همسایه»ی نیما یوشیج است؛ و مطالب جُنگ با شعری از منوچهر آتشی آغاز میشود.
شعرهایی از محمد حقوقی، یدالله رؤیایی، هوشنگ گلشیری، زوریک میرزایانس، یوکنی یوتشنکو؛ داستانهایی از بهرام صادقی، محمد کلباسی، جیمزتربر، ارنست همینگوی؛ قسمتهایی از نمایشنامههای « ننه دلاور» برتولت برشت ترجمۀ مصطفی رحیمی. « خدا و شیطان» ژان پل سارتر ترجمۀ ابوالحسن نجفی و نمایشنامۀ تک پردهای «ساعت دشوار» از پار لاگرکویست ترجمۀ احمد گلشیری از دیگر مطالب این دفتر است.
در بخش پایانی این دفتر مقالهای است تحت عنوان «حاشیهیی بر مسئلهی خاورشناسی» نوشتۀ جلیل دوستخواه که در بخشی از آن آمده است: « … خاورشناسان راستین، آنها هستند که استعداد سرشار خود را وقف پژوهش در یک رشته یا چند رشتهی مربوط به هم از مجموعهی مسائلی که تحت عنوان خاورشناسی میتواند مورد بحث قرار گیرد، میسازند و از خودنمایی و نیرنگبازی و خود را همه فن حریف و ذوفنون نشان دادن، پرهیز میکنند … » نویسنده آنگاه از دغلکارانی سخن به میان میآورد که به نام «خاورشناس» دربارۀ همه چیز تحقیق و تتبع میکنند، و همینطور از « گروه جوان و به اصطلاح متجدد خاورشناسان» که «دربارۀ هنر و شعر و داستان امروز» مقاله و رساله مینویسند اما از آنچه در کشور ما میگذرد، بیخبرند. و سرانجام، پس از ارایۀ نمونههایی، نتیجه میگیرد که: « … ما هرگز دچار تعصب و تنگ نظری نیستیم و همچنان که در گذشته کارهای والا و گرانقدر دانشمندان راستین و پر مایه را با سپاس و آفرین پذیرفتهایم، در آینده نیز هرگاه کسی از بیگانگان با داشتن شرایط لازم و کافی دست به تحقیقی بزند که بتواند از عهدهی آن برآید و براستی چیزی بر گنجینهی ما بیفزاید، ما حق او را زیر پا نخواهیم گذاشت و بدون در نظر گرفتن نام و عنوان و ملیتش صمیمانه از او قدردانی خواهیم کرد … »
دفتر سوم «جُنگ» با بخش «نقد و بررسی» آغاز میشود. نخستین مطلب این دفتر «دربارۀ شعر و نثر» است که در مقدمۀ آن آمده است: « در ادب گرانسنگ گذشتۀ ما مرز میان اقلیم شعر و نثر چندان روشن نیست. از این رو بسیاری از ناظمان با دستاویز وزن و قافیه، به زمرۀ شاعران درآمدهاند و شاعران راستین نیز با قید و بندهای آنچنانی گاهی از عروج و عوالم شاعری بازماندهاند … » و بعد نمونههایی از آنچه از گذشته تا امروز – (از چهار مقاله تا مقالۀ شاعری پرویز ناتل خانلری) دربارۀ شعر و نثر نوشته شده – نقل شده است.
«سارتر و ادبیات» مطلب بعدی است، و ترجمۀ قسمتی از فصل اول کتاب « ادبیات چیست ؟» اثر ژان پل سارتر تحت عنوان «شعر و نثر» از ابوالحسن نجفی .
نقد مفصلی نیز تحت عنوان «کی مرده، کی بجاست؟» از محمد حقوقی در قسمت پایانی این دفتر آمده است که نویسنده در حاشیه توضیح داده است: « حرفهایی که میخوانید، قسمتهای تنظیم شدهایست از کتاب چاپ نشدۀ «شعر و شعر امروز» که به بهانۀ انتشار مجموعههای اخیر نیما، آزاد، امید، بامداد، رؤیا در آمده است.
در این حرفها سعی شده است که بیشائبۀ هر غرضی و صرفاَ بخاطر رهایی از این بلبشوی وحشتناکی که مشمول صفحات «رنگیننامه»ها و «جزوه»هاست، شعر امروز، مورد تحلیل و بررسی مستدل قرار گیرد؛ بدین امید، که نقطۀ شروعی شود برای ادامۀ نظریات صاحبنظران، و نه مغرضان و منحرفانی که به هر صورت ماهیت خود را نشان دادهاند» .
در این نقد نویسنده شعر امروز را از چند حالت جدا نمیداند:
-
شعرهای دورهیی:
که نتیجۀ شعار و احساسات اجتماعی است.
-
شعرهای گمراه:
که نتیجۀ انحراف از فضای شعر و نیمایی است.
-
شعرهای مغشوش:
که نتیجۀ سرگردانی، نامجوئی، رضایت و خامی است .
-
شعرهای پیشرفته:
که نتیجۀ تنفس در فضاهای شعر نیما، کشف و دانایی است.
و بعد هر یک از این حالتها را با ذکر مثالهای متعدد شرح میدهد.
از دیگر مطالب این دفتر، شعرهایی از منوچهر آتشی، م . آزاد، محمد حقوقی، اورنگ خضرایی، هوشنگ گلشیری، مجید نفیسی؛ «فدریکو گارسیا لورکا» نوشتۀ ژ.ل.خی لی و شعرهایی از این شاعر به ترجمۀ احمد گلشیری، « شعر آفریقا» از ه. گ.، « مرگ و زندگی یک سه ورینو» از گابرال دوملو ترجمۀ سیروس طاهباز، « ویرانههای مدور» از خورخه لوئیس بورخس ترجمۀ احمد میرعلائی، معرفی « کلودروا» و داستانی از او به ترجمۀ ابوالحسن نجفی، شعرهایی از آدوم یاراجانیان (سیامانتو) به ترجمۀ هراند قوکاسیان را میتوان نام برد.
شعر «شکارنی» منوچهر آتشی را از این دفتر نقل میکنیم:
تصویر ماهتاب،
وحشی تر از گوزن گرفتاری بود
در آب .
نیزار سبز ساحل «موند»
با هایهوی ما
خالی شد از گرازان
و قوچهای کوهی – از آبخور رمیده –
بازآمدند
با بانگ آشنایی بوی ما .
صیادهای چابک
هر ساله – سالروز نخستین آواز کومه را –
به شکار نی میآیند .
اینک اجاقهاشان
-
که دشت را مشبک کرده ! –
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.