• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

شین پرتو

""

با نام اصلی علی شیرازپور پرتو (زاده ۲ دی ۱۲۸۶ کنگاور - درگذشته ۱۳۷۶) شاعر، نویسنده و زبان‌شناس. شین پرتو در کنگاور متولد می‌شود. مادر وی در هنگام وضع حمل از دنیا می‌رود و همین نکته تأثیر عمیقی در روحیه هنری او در بزرگسالی می‌گذارد به‌طوری‌که در بسیاری از آثار ادبی وی منعکس می‌شود. پدربزرگ شین پرتو که از معممان زمان خود و مورد اعتماد کنگاوریان بوده در رشد و تربیت نوه اش تأثیر قابل توجهی می‌گذارد، بخصوص با مرگ خود که شین پرتو همیشه از آن با حیرت یاد می‌کرده‌است. وی که در آن زمان کودکی بیش نبوده بعد از ظهر متوجه گریه‌ها و نجواهای پدر بزرگش می‌شود، و او را در حالی میابد که در سجاده خود مشغول عبادت است. از پدر بزرگش علت ناراحتی وی را می‌پرسد، اما او توضیح می‌دهد که هیچ جای نگرانی نیست و فوراً با روی خوش نوه خود را به بستر خواب می‌برد و او را ترغیب می‌کند تا بخوابد. پس از بیداری مجدد، پدر بزرگ خود را فوت شده بر سجده میابد. شین پرتو پدر توانمندی داشته که وی را به میهمان نوازی و گشاده‌دستی تشویق می‌کرده، تا جایی که او حتی کل گوجه و چاقاله چرخی دوره‌گرد را می‌خرد و کودکان محل را میهمان می‌کند. سنین نوجوانی را با علاقه به آموختن هرچه بیشتر طی می‌کند و سپس تصمیم به کوچ به فرنگ (فرانسه به اشاره گویش قدیم کوچه و بازار) می‌گیرد. «تحصیل در فرانسه» او از پیش زبان فرانسه و اسپرانتو را آموخته بوده، و با جسارت تمام یکه و تنها، منزل به منزل و ایستگاه به ایستگاه تا به پاریس خود را می‌رساند و پس از چندی نیز به مون پولیه می‌رود. در ابتدا شروع به تحصیل در رشته طبابت می‌کند اما خیلی زود منصرف می‌شود و به تحصیل در رشته ادبیات زبان فرانسه می‌پردازد. دورانی که در فرانسه به تحصیل می‌پردازد، از بسیاری جهات موجب پرورش بیشتر طبع هنری وی می‌شود. معاشرت با هنرمندان معاصر، دسترسی به تئاتر کلاسیک فرانسه آنهم در عصر تحلیل و تفسیر مکاتب پیشین ادبی و هنری، آشنایی با دانشجویان ملل دیگر و کسب مهارت در زبان انگلیسی از جمله عوامل دیگر تأثیرگذارنده در شیوه نگرش آتی او هستند. وی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی به ایران بازمی‌گردد. «بازگشت به ایران» در ۱۳۰۹ مجلهٔ «آرمان» را منتشر می‌کند که نشریهٔ قابل تأملی در آن زمان بوده. ادیبان نامی و شهیری در این مجله با وی همکاری داشته‌اند که از جمله آنان می‌توان از عباس اقبال آشتیانی، بدیع الزمان فروزانفر، ملک الشعرای بهار و تعدادی دیگر از شاعران و نویسندگان بنام ادبیات ایران نام برد. پرتو از همان زمان عضو فعال انجمن شاعران و ادیبان ایران می‌گردد و با آن‌ها که در تهران یا نزدیک به تهران سکونت داشتند معاشر نزدیک، و با آنان که در شهرهای دیگر بودند به‌طور پیگیر و مستمر از طریق مکاتبه در ارتباط می‌ماند. از جمله کسانی که به مدت طولانی با شین پرتو مکاتبه داشته می‌توان از نیما یوشیج نام برد. انتشار «افسانه» در سال ۱۳۲۹ توسط انتشارات علمی در تهران با مقدمه احمد شاملو، «دو نامه» را دربرداشت، نامه از نیما یوشیج به شین پرتو و از شین پرتو به نیما یوشیج. این کتاب در حوالی سال ۱۳۸۰ مجدداً تجدید چاپ شده‌است. شین پرتو در طی این دوران مقالات متعدد، داستان‌های کوتاه و همچنین اشعاری را در مجلات و نشریات معتبر که به موضوع اصلی فعالیت آن‌ها زبان و ادبیات بود به چاپ رساند، از جمله مجله یغما. «سفیر ایران» شین پرتو به عنوان سرکنسول ایران در بغداد، و سپس به عنوان سفیر ایران در هندوستان برای وزارت امور خارجه خدمت می‌کند. در دوران خدمت، همچنان فعالیت فرهنگی خود را ادامه می‌دهد. تصحیح معاصر ترجمه و چاپ نوین اوپانیشادها به زبان فارسی ظاهراً در همین زمان و دوره سفارت وی صورت می‌گیرد. در طی این دوران صادق هدایت را نزد خود دعوت می‌کند و هدایت می‌پذیرد. شین پرتو علاوه بر جا و مکان، و ماشین تحریر، تمام امکانات انتشاراتی سفارت ایران را در اختیار او گذاشته بود. با بهره‌گیری از این فرصت بود که هدایت داستان‌های علویه خانم و بوف کور را که پیشتر نوشته بود، به صورت پلی کپی انتشار داد وزیر آن نوشت: (طبع وفروش درایران ممنوع). «نابینایی» شین پرتو بیش از یک سوم پایانی عمر خود را در نابینایی به سر برد، اما حدود ده اثر پژوهشی را در همین دوران نابینایی به زیور طبع آراسته ساخت. در میان آثار او چهار یا پنج اثر بسیار تأثیرگذار به زبان‌های فرانسه و انگلیسی وجود دارند که متأسفانه هیچ‌یک به فارسی برگردانده نشده‌اند. تسلط وی بر ادبیات انگلیسی و فرانسه به حدی بوده‌است که خوانندگان کتب مورد اشاره را به حیرت وامی‌داشته‌است. آخرین اثر ادبی او که نوعی رساله عمیق فلسفی در خودشناسی و زندگی است به زبان انگلیسی در لندن، سه سال پیش از فوت وی به چاپ رسید. «تنوع آثار» شین پرتو بعضی داستان‌های تاریخی را به نثری شاعرانه نوشته. کارهای او را آن زمان، نوعی غزل منثور می‌دانستند. صادق هدایت دوست نزدیک وی بوده و حتی به دعوت دکتر پرتو است که به هندوستان می‌رود و در آنجا مدت مدیدی میهمان خانواده وی می‌ماند. صادق هدایت انیران را با همکاری علوی و شین پرتو نوشته‌است. در طی همین اقامت است که چند اثر هدایت، از جمله بوف کور نوشته می‌شود. شین پرتو مدتی طرفدار صادق هدایت بود اما بعدها از وی برید و کتاب «بیگانه‌ای در بهشت» را در مذمت هدایت و افکار او نوشت. چنان‌که جمالزاده «دارالمجانین» را در رد هدایت نوشته‌است. طبیعتاً نگرش شین پرتو به هستی با نگاه بدبینانه هدایت به نظام هستی تفاوت جدی داشته‌است و این نوع نگاه در نگارش اثر او مؤثر بوده‌است. مکاتبات شین پرتو با نیما یوشیج، که در اوان شکل‌گیری شعر نو بوده، شهرت زیادی در میان علاقه‌مندان به شعر نو دارد. در این سری مکاتبات طبع ظریف و هنرمندانه هر دو شاعر معاصر، و دلسوزی و دلدادگی آنان به این موج نو آشکارا مطرح می‌گردد. این مکاتبات هم به صورت جدا و هم به صورت بخشی از کتبی که زندگی نیما یوشیج را مورد بررسی قرار داده‌اند به چاپ رسیده‌است.

کتاب های نویسنده