باشگاه ادبیات
کتاب جمعهها
کتاب های رایگان
نشر باشگاه ادبیات
اگر بسوزیم
رایگاندهه اعتراضات تودهای و انقلابهای گمشده
«اگر بسوزیم» دومین کتاب وینسنت بوینز است که به فارسی ترجمه شده، این کتاب روزنامهنگارانه مرور سریعی بر تعداد زیادی را جنبشهای اجتماعی بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹ انجام میدهد و میپرسد اگر «الشعب یرید اسقاط النظام» شعاری که مردم در میدان تحریر قاهره میدادند و میگفتند که خواهان سقوط نظام هستند، چرا در این دهه هیچ انقلابی اتفاق نیافتاد؟! و مهمتر از آن، اگر انقلاب نشد، پس چه اتفاقی افتاد؟
در سالگرد خیزش ژینا، و داغ تا همیشه تازه خون بچههای ایران، کتاب «اگر بسوزیم» فرصتی برای تماشای خودمان در آینه دیگران فراهم میکند، کاری که انسان ایرانی به واسطه جغرافیا و خلق خوی خود بسیار کم به آن تن میدهد
«اگر بسوزیم» رایگان منتشر شده است، و رایگان توزیع میشود، اگر مایل به حمایت از مترجم بودید میتوانید مبلغ دلخواهی را به شماره کارت ۵۰۲۲۲۹۱۰۴۴۱۰۱۷۱۳ واریز کنید.
نشریات
آسیای جوان
رایگاندورۀ جدید، 5 شماره، از 9 مرداد 1358 تا 3 شهریور 1358
صاحب امتیاز سیروس بهمن
سردبیر یعقوب میرزالو
معاول سردبیر علیرضا وزل
نسیم کارون
رایگاندفتر اول و دوم
مقدمهای بر بازنشر نسیم کارون توسط باشگاه ادبیات
در اواخر سال 1372 نشر آنزان توانست مجوز کتاب نسیم کارون 1 را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرد. در آن هنگام علی لاریجانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، اما برخی از کارکنان بخش ممیزی از بازماندگان دوره وزارت محمد خاتمی بودند. نسیم کارون 1 در سراسر ایران توزیع شد و در اهوار و دیگر شهرهای استان با استقبال رو به رو گردید.
در سال 1375 کتاب نسیم کارون 2 را برای اخذ مجوز چاپ به این وزارتخانه دادیم. کابینه دوم هاشمی رفسنجانی بود و مصطفی میرسلیم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی. اما این کتاب اجازه نشر نیافت. هر دو کتاب نسیم کارون 1 و نسیم کارون 2 مجموعهای از شعر فولکلور و پژوهش در باره ادب و هنر مردم عرب اهواز (اقلیم عربستان) است و هیچ مطلب سیاسی ندارد.
من به عنوان گردآورنده و مولف قصد داشتم نسیم کارون را به صورت گاهنامه منتشر کنم که در شماره دوم با سد سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رو به رو شدم. در سال 1376 محمد خاتمی رئیس جمهور شد و میرسلیم جایش را به عطاءالله مهاجرانی داد. او طی سه سال وزارت اجازه داد برخی از کتابهای موجود در اداره ممیزی منتشر شوند. در این دوره حتی کتاب درد زمانه محمدعلی عمویی نیز اجازه نشر یافت که خاطرات این کادر بازمانده رهبری حزب توده را در برمیگرفت. اما دستگاه سانسور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نسیم کارون 2 اجازه نشر نداد.
در سال 1379 به هنگام وزارت احمد مسجد جامعی نیز پیگیر نشر کتاب بودم که به من گفتند ما اساسا اشتباه کردیم مجوز نشر نسیم کارون 1 را صادر کردیم. شما میخواهی با نشر کتاب نسیم کارون 2 خوزستان را از ایران جدا کنی و من در پاسخ گفتم «شما واقعا وضع مملکت را آن قدر سست و متزلزل میبینید که فکر میکنید با یک جنگ ادبی عربی-فارسی از هم میپاشد؟» پس از آن مهر قرمز بر کتاب زدند و آن گونه که شنیدم نشر آن را مطلقا ممنوع کردند.
در سال 1379 به دعوت یک انجمن اهوازی جهت شرکت در گردهمایی جمعیت فارغالتحصیلان اهوازی به هلند دعوت شدم و نسخه دوم حروفچینی شده کتاب را با خود به اروپا بردم. دوست پژوهشگر اهوازی مقیم آلمان به نام عبداالله حویس نسخه حروفچینی شده را از من گرفت و قول داد تا ناشری در آلمان برای آن پیدا کند. در بهمن 1379 انتشارات انجمن مطالعات اجتماعی و فرهنگی ایران در شهر دورتموند آلمان، نسیم کارون 2 را منتشر کرد و آن را در اروپا و آمریکا توزیع نمود.
بیست سال است کتاب نسیم کارون 2 در کشوهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران خاک میخورد و مهر غیرقابل چاپ و خطرناک بر آن زدهاند. در سالهای گذشته بارها دوستانی از داخل کشور از من خواستند تا این کتاب را در فضای مجازی منتشر کنم .
بیست و هشت سال بعد از ارایه این کتاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و 24 سال پس از نشر آن در خارج از ایران اینک کتاب از درون باطل السحر اینترنت به دست شما میرسد. آری دانش جدید، جادوی جمهوری اسلامی و وزارت ارشادش را باطل کرده است و کتاب نسیم کارون 2 با عبور از سدها و سیمهای خاردار مرزهای سیاه سانسور و ممنوعیت را در نوردیده است.
بگذار آن حروفچینی اولیه در کشوهای وزارت ارشاد تا ابد خاک بخورد. از درون آن خاک خلیده و زمهریر ذهن سانسورچیان ققنوس نسیم کارون دوباره زاده شده است.
یوسف عزیزی بنیطرف
کتابهای منتخب
دربارۀ آرشیو مجازی نشریات
هیچ کتابخوانی نیست که در مقطعی از زندگی خود اسیر جادوی نشریات نشده باشد. ماهنامهها، فصلنامهها و حتی گاهنامهها به وقت انتشار خود شوری در دل خوانندگانشان ایجاد کردهاند که انتشار هیچ کتاب مستقلی قابل قیاس با آن نبوده است. از جریان سازی و اعلام وجود جنبشهای ادبی و هنری که جایگاهشان غالباً همین نشریات بوده هم نباید غافل شد. ردپای نویسندگان مشهور معاصر را گاه میتوان در نشریات مستقل و گاه شهرستانی سالهای دور پیدا کرد که با سری پر شور در پی افکندن طرحهایی نو بودهاند. برخی نیز موفق شدهاند و سبک و سیاقی تازه پدید آوردهاند.